معنی صدمه وآسیب

حل جدول

صدمه وآسیب

گزند، آک، آفت،


صدمه وآسیب، عیب و عار

اک


صدمه

اک، لطمه

آک

واژه پیشنهادی

فارسی به عربی

صدمه

اذی، استیاء، جرح، صدمه، ضمان، عوق

فرهنگ معین

صدمه

(صَ دَ مِ) [ع. صدمه] نک. صدمت.

فرهنگ عمید

صدمه

آسیب،
آزار،
[قدیمی] راندن و دفع کردن،
[قدیمی] کوبیدن دو چیز به هم،
[قدیمی] مصیبت،
* صدمه خوردن (دیدن): (مصدر لازم)
آسیب دیدن،
آزار دیدن،
* صدمه کشیدن: (مصدر لازم) رنج و آزار کشیدن، تحمل مشقت کردن،
* صدمه زدن: (مصدر لازم)
١. آسیب زدن،
آزار رساندن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

صدمه

آزار، آسیب، جراحت، خدشه، زیان، ضرر، گزند، لطمه، مضرت، برخورد، شتم، شوک، عیب، نقص

فارسی به ایتالیایی

صدمه

infortunio

فارسی به آلمانی

صدمه

Erschu.ttern [verb], Schlag (m) [noun], Verstu.mmeln [verb], Schmerzen, Verletzen, Weh, Zuleide

لغت نامه دهخدا

صدمه دیدن

صدمه دیدن. [ص َ م َ / م ِ دَ] (مص مرکب) صدمه خوردن. آسیب دیدن. آزار دیدن. رجوع به صدمه و صدمه خوردن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

صدمه دیدن

(مصدر) صدمه خوردن.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

صدمه

گزند

معادل ابجد

صدمه وآسیب

218

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری